اعلام اثارمنتخب ارسال شده به مرحله کشوری مسابقات تولید محتوا

بسمه تعالی

ضمن تشکر از همکاران گرامی شرکت کننده در مسابقات اثار برتر راه یافته به مرحله کشوری به شرح زیر اعلام میشود

اینفوگرافیک جناب اقای محمدصالحی فر ناحیه1

 سرکارخانم زینب سلیمانی ناحیه3

پوستر           جناب اقای محمدصالحی فرناحیه 1
طرح درس نویسی سرکارخانم مهدیه ثابت قدم ناحیه2                  
کلیپ اموزشی سرکارخانم سهیلاشمشیری ناحیه4      
کتابچه سوالات تحلیل فرهنگی سرکارخانم محدثه مهرابی زاده ناحیه4            
موشن گرافی سرکارخانم راضیه صالحی فر ازکهک

نکات تکمیلی درس ششم جامعه2

🔶🔶🔶اطلاعات تکمیلی ( جامعه شناسی+ تاریخ) 🔺امپراتوری یونان⬅️⬅️امپراتوری روم⬅️ ⬅️تقسیم شدن به دو امپراتوری روم شرقی و روم غربی 🔺امپراتوری روم غربی در قرن پنجم میلادی توسط هجوم اقوام بربر فروپاشید. 🔺امپراتوری روم شرقی تا سال ۱۴۵۳ میلادی( پایتخت= قسطنطنیه) باقی ماند و توسط سلطان محمد عثمانی از بین رفت و نام قسطنطنیه به اسلامبول تغییر کرد. 🔺با فروپاشی امپراتوری روم غربی، قرون وسطی آغاز شد. 🔺 طی قرون وسطی، امپراتوری دیگری در اروپا شکل نگرفت، بلکه اروپا به صورت فئودالی اداره می شد. 🔺اروپا به سرزمینی تبدیل شد که تعداد زیادی فئودال در آن مالک زمین بودند. اما دارای پادشاهان نیز بودند. 🔺پادشاهان با تعین مستقیم پاپ و کلیسا انتخاب می شدند. 🔺قدرت پادشاهان به قلمرو فئودال های خودشان محدود بود و قادر نبودند نیروی نظامی وسیع جمع کنند و سایر قلمروهای فئودالی را تصرف کنند. 🔺هر قلمرو فئودالی به عنوان اسقف نشین از قلمرو دیگر جدا می شد. یعنی دارای مقام « اسقف»جداگانه بود و کاملا تحت حاکمیت کلیسا بودند. 🔺در جامعه فئودالی، مردم به صورت رعیت وابسته به زمین بودند. یعنی بر روی زمین یک ارباب کار می کردند و سکونت داشتند. 🔺در این بین، افرادی که نتوانسته بودند رعیت ارباب شوند و حتی عنوان نجیب زاده نداشتند، ناچار بودند در شهرها به بازرگانی و صنعت گری بپردازند.

نکات تکمیلی درس ششم جامعه دهم

 سلام و احترام خدمت کليه همکاران از آنجا که در درس،ششم جامعه شناسي 1 تحت عنوان پيامدهاي جهان اجتماعي بخش فرصت ها و محدوديتهاي جهان متجددص 43-44-45 بگونه اي کلي و مبهم بيان شده فلذا لازم ديدم که در اين خصوص " توضيح طبقه بندي شده اي " خدمت بزرگواران مطرح شود. ماکس وبردر مورد ويژگي هاي مثبت(فرصت ها) و ويژگي هاي منفي(محدوديت ها ) نکاتي را مطرح کرده است که عبارتند از: 1) رويکرد دنيوي و اين جهاني: جهان متجدد/غرب با هدف تسلط انسان بر عالم و رفاه حال و آسايش وي ،زندگي دنيوي را به خدمت گرفت 2)گسترش عقلانيت ابزاري: مراد از عقلانيت ابزاري رشد و توسعه علوم تجربي با هدف تسلط بر طبيعت و جامعه مي باشد. 3) قفس آهنين: بزعم وبر،رواج کنش هاي حسابگرانه دنيوي،موجب غفلت انسان از کنش هاي عاطفي و اخلاقي شده، و انسان را در دام قفسي آهنين محبوس ميسازد که به گفته وبر انسان جهان متجدد را ياراي رهايي از آن نيست، 4) افسون زدايي: منظور معنازدايي و تقدس زدايي از جهان است که عناصر معنوي و مقدس در آن طرد ميشوند.در واقع افسون زدايي بوجود آمدن خلا روحي يا همان بحران معناست که به هر قبمتي ميخواهند به اهداف خود برسند و هدف از نظر آنان محو ميشود. 5) زوال عقلانيت ذاتي: مراد از عقلانيت ذاتي،نوعي از عقلانيت است که در مورد ارزشها،آرمانها و اهداف زندگي به تامل بپردازد،در جهان متجدد با تکيه بر علوم تجربي و ناديده انگاشتن روشهاي فراتجربي عقلانيت مورد نظر در معرض نابودي و زوال است 6) غلبه کنش هاي عقلاني معطوف به هدف: منظور از عقلانيت عقلانيت ابزاري است که پيشتر در بند 2 اشاره شد و هدف نيز امور قابل دسترس(اهداف دنيوي) است که نيل به اهداف در گرو استفاده از علوم تجربي است